* ما يك نمايش زنده جديد در تقويم داريم! جزئيات را گوش دهيد.* اگر به مبارزه با تغييرات آب و هوا اهميت مي دهيد ، ممكن است بخواهيد به سيستم مترو شهر نيويورك توجه كنيد. ما مي دانيم كه نياز فوري به كاهش انتشار كربن وجود دارد و بخش بزرگي از آن حمل و نقل خواهد بود. ما بايد روشي را كه در سالهاي آينده به دست مي آوريم ، مجدداً تصور كنيم زيرا نمي توانيم اقتصاد و سيستم رفت و آمد داشته باشيم كه حول اتومبيل ها بچرخد ، به ويژه اتومبيل هايي كه به سوخت هاي فسيلي وابسته هستند. به اين ترتيب ، سيستم مترو NYC شگفت انگيز است - اين يك كالاي عمومي عظيم و دموكراتيك است كه تقريباً همه به آن اعتماد دارند. همچنين در بحران حركت آهسته پس از گذشت چندين دهه از غفلت و ركود تكنولوژيكي قرار دارد. بنابراين اگر بخواهيم مترو را به چشم انداز كشور تبديل كنيم, سپس كشور بايد از اشتباهات مترو نيويورك بياموزد — گزارشگر حمل و نقل هارون گوردون ايده هايي در مورد شروع دارد. CHRIS HAYES: تحقق من اخيراً به اين نتيجه رسيدم كه مترو شهر نيويورك است, در 20 تا 30 سال گذشته, از بهترين سيستم مترو در آمريكا به بدترين سيستم مترو در جهان تغيير كرده است. تقريباً هيچ چيز در اين تغيير چيزي نيست كه مترو متفاوت انجام دهد. اين بيشتر مشكل استاز است. كريس هايز: سلام ، و خوش آمديد به "چرا اين اتفاق مي افتد" ، با من ، ميزبان شما ، كريس هايز ، اين مشكل را تغيير نمي دهد. اين يك روز بسيار ، بسيار ، بسيار ، بسيار هيجان انگيز در اينجا در سرزمين WITHpod است زيرا ما يك اطلاعيه ، يك اطلاعيه داريم. بنابراين ما در مورد زندگي با شما صحبت كرده ايم ، چقدر از انجام آنها لذت مي بريم. ما يكي از آنها را با Ta-Nehisi Coates در شهر نيويورك انجام داده ايم. ما از شما بچه ها سؤال كرديم كه آيا به اطلاعات بيشتري علاقه داريد؟. گفتي بله. ما مي خواهيم ... من اين را مي گويم قبل از رسيدن به اعلاميه. ما مي خواهيم اين كار را انجام دهيم. و ما مي خواهيم اين كار را انجام دهيم كه در سراسر كشور انجام مي دهيم ، به اطراف سفر مي كنيم و بيرون مي رويم. من به شما قول مي دهم كه هدف ما است
pinionOpinionUnderstandingدولتدموكراسيآمريكاباTa-, Coates Coates:podcasttranscriptWeسعيدارندقبلازاينكهماآن رادرجادهبگيريم,اينكار را بهخوبيروغنكاريكردهواين كار را انجامدهيم.پساين"چرااينHappening? ""همچنيندرشهرنيويورك,يكشنبه,24فوريهساعت6بعد از ظهردرتئاترGramercyدرنيويوركاتفاقميافتد.مهمانمنبه Staceyآبرامزميره.البتهاستيسيAbrams,نمايندهايالتجورجياكهبرايانتخاباتسال 2018شركتكرد,يكائتلافوكمپينباور نكردنيرا كنارهمقرارداد ,و در حدود50,000رايبرايشكستدادن آقايبرايانكمپ,وزيرامور خارجه, به دست آورد.انتخاباتبسياررقابتيبود.مواردزياديدرمورد محدوديتهايرايدهي,IDراي دهندگان,مكانهايرايگيري,استيسيكنآبرامزكسياستكهفكرميكند…اويكفردبسيارقابلتوجهاست,زيرااودرحالتفكردرموردسياستائتلافچندنژاديدرآمريكاوجنوبدراينلحظهخاصچندنژادهاستودرحالحاضريكمتخصصسياستآمريكاييدراينلحظهچند نژادياست.ومنواقعاهيجانزدههستمكهفرصتيبرايصحبتباصادقانهوعلنيدرموردشغلاو,در موردآنكمپين,ودر مورداينلحظهدرآمريكاوآنچهكهStaceyآبرامزمهمانمنخواهدبودرا به دست بياورم.اوواقعاهيجانزدهاست.منواقعاهيجانزدههستم.قراراستيكشنبه,24فوريه,ساعت 6بعدازظهر,تئاترGramercyدرنيويوركبرگزار شود.ماآن رابهعنوانيكپادكستآزادخواهيمكرد.وقبلازفروشبليطازساعت 10:00صبحفردا,اگرشمادر روزسهشنبهبهاين كارگوشدهيد.بنابراينچهارشنبه,30ژانويهتاساعت 10:00شبپنجشنبه,شماميتوانيدبهlivenation.comبرويد ,كريسHayesرا جستجوكنيد ,وسپسازكدويژهWITHpodاستفاده كنيد.يككلمه.شمابايدتاچهارشنبه,30ژانويهصبركنيدتااينكار را انجامدهيد.وبعدازفروشبليطبرايفروشباقيخواهدماند.شمابهيككدنيازنداريد.اماتمامچيزهايي كهاحتمالابرايفروش" superfast.Stac"(Abrams Abrams)قرار خواهد گرفت:اينانتخاباتآزادومنصفانهدر روز 20نوامبر, 201807:2بود.
0 كاري كه ما سعي در انجام آن داريم اين است كه در حال حاضر از صداي من در ميكروفون به مردم بگوييد ، زيرا شما به اين حرف گوش مي دهيد ، اين كار را انجام دهيد تا بتوانيد بخشي از آن باشيد. خيلي خوب. ما در مورد آن به روزرساني خواهيم كرد. من احتمالاً آن را چكش مي زنم. ما در مورد آن در برنامه تلويزيوني نيز صحبت خواهيم كرد. امروز ، ما يك مهمان عالي داريم. و امروز كمي آزمايش است. من انجام آزمايشات را دوست دارم. من دوست دارم چيزهاي جديد را امتحان كنم. يكي از دلايلي كه من عاشق انجام اين پادكست هستم و همه شما را به خاطر گوش دادن به آن دوست دارم ، اين است كه ما بايد چيزهاي جديد را امتحان كنيم. بنابراين امروز چيزي را امتحان مي كنم ، و فكر مي كنم كار كند. من فكر مي كنم كار مي كند ، و اميدوارم كه كار كند. و اين چيزي است كه من سعي مي كنم. موضوع گفتگوي امروز موضوعي است كه من به آن علاقه مندم و روي آن سرمايه گذاري كردم ، چيزي كه من وسواس آن را دارم ، چيزي كه تقريباً در يك مقطع ، سالها پيش كتابي نوشتم ، و كاملاً عملي نشد. اما اين چيزي است كه خاص و جغرافيايي است. اين سيستم مترو نيويورك سيتي است. سيستم مترو نيويورك براي من يك شگفتي تمدني است. مثل نسخه ما از اهرام است. اين فقط باورنكردني است كه اين چيز وجود دارد. وجود دارد و كار مي كند و انبوه است و 24 ساعت طول مي كشد و مي تواند شما را در چنين مدت زماني كوتاه به مكانهاي مختلف زيادي برساند. و اين يك كالاي عمومي است. و اين يك كالاي عمومي فوق العاده دموكراتيك است ، زيرا همه از بانكداران وال استريت گرفته تا افراد فقير شاغل به افرادي كه هيچ جاي ديگري براي سوار شدن به مترو ندارند ، به مترو برويد. اين به معناي اين نيست كه نابرابري در آن تعبيه شده باشد. قطعاً از نظر نحوه برخورد پليس با ضرب و شتم كرايه و مواردي از اين دست ، مناطقي از خدمات دريافت مي كنند و كدام ها انجام نمي شوند. اما ، در بهترين حالت ، اين يكي از زيباترين قطعات زيرساخت هاي عمومي است كه تاكنون با آن روبرو شده ام. باز ، دموكراتيك ، عادلانه است. اين تجسم چشم انداز نوعي جامعه است كه من مي خواهم داشته باشم ، جايي كه هر كسي مي تواند از اين كالاي عمومي براي غني سازي زندگي خود يا رسيدن به شغل خود يا رها كردن استفاده كند
با توجه به اينكه من يك سوال در مورد اينكه آيا ميخواهيم اين كار را انجام دهيم يا نه، اگر شما به اين موضوع گوش ميدهيد، مثل اين است كه " من در شهر نيويورك زندگي نميكنم. اين عالي است كه شما دوست داريد از مترو استفاده كنيد، اما من اهميتي نميدهم." دو دليل وجود دارد كه شما بايد به سيستم مترو نيويورك توجه كنيد، حتي اگر در نيويورك زندگي نكنيد. يكي از آنها تغيير آب و هوا است. بنابراين ما بايد به طور اساسي روشي را كه ما در سالهاي آينده به دست ميآوريم را كاملا تغيير دهيم. ما نميتوانيم به داشتن يك اقتصاد و يك سيستم رفت و آمد و يك دنياي زندگي كه دور ماشينها ميچرخد و به خصوص در مورد ماشينهايي كه به سوخت فسيلي وابسته هستند، ادامه دهيم. ما قصد داريم وسايل جديدي از حمل و نقل عمومي، حمل و نقل عمومي و تحرك ايجاد كنيم كه اميدواريم كه بسيار عادلانه تر، بسيار دموكراتيكتر، و همچنين روش، راه، راه، راه پايينتر در سطح كربن در مترو، آينده در برخي سطوح باشد. ما مجبوريم از سيستمي دور شويم كه به نوعي منجمد شده در دهه ۱۹۵۰ در اطراف توليد انبوه اتومبيلهاي آمريكايي، ساخت سيستم بزرگراه بين ايالتي و توسعه حومه، كه ما اكنون ۷۰ سال بعد به ارث بردهايم. در آن لحظه، مثل اين بود كه همه لباسهايي را كه در مردان ديوانه به تن داشتند پوشيده بودند و همه آشپزخانه به رنگ سبز بود و همه خانهها فرش شده بودند. اگر اينطور است، اما در مقياس اجتماعي. درست مانند يك لحظه كوچك در زمان، با يك نوع تكنولوژي كه در آن لحظه تنها چيزي بود كه در حال حاضر به عنوان ويژگي تعيينكننده وجود فيزيكي آمريكا براي اكثر مردم به مدت ۷۰ سال شكلگرفته است، چرا كه در آن زمان همه چيز ساخته شد و that مجبور به تغيير آن شدند. ما بايد به شدت انتشار كربن را كاهش دهيم. در حقيقت گزارش IPCC ميگويد كه ما بايد آنها را در عرض ۱۲ سال به نصف كاهش دهيم. بخش بزرگي از آن حمل و نقل خواهد بود. پس اين يكي از دلايلي است كه مترو و سرنوشت شهر نيويورك
y - و اينكه چگونه كار ميكند و چگونه كار ميكند واقعاً مهم است كه فكر كنيم ديگري تامين كالاهاي عمومي جهاني است, چرا كه فكر ميكنم بسياري از راههايي كه در آن سياستهاي ۳۰ يا ۴۰ سال گذشته, آنچه مردم ناميده ميشوند يا از ديگر نامها استفاده ميكنند, واقعاً از چيزهايي مانند ساخت يك سيستم مترو يا كالج يا پاركهاي عمومي يا پاركهاي عمومي بزرگ, پروژههاي بزرگ عمومي اجتناب ميكند. It's مشاركت خصوصي بسياري داشتهاست. It's بسياري از كاهشهاي مالياتي مورد هدف بودهاست. و من فكر ميكنم ما در لحظهاي هستيم كه در آن مردم از ديدگاه سياست اجتماعي به سمت ديدگاه ايجاد كالاهاي عمومي جهاني كه همه ما با هم از آن استفاده ميكنيم و همه ما با هم از آن استفاده ميكنيم, دور ميشويم. و اين ديدگاه يك جامعه است كه به نظر من به طور فزايندهاي آينده خواهد بود. من اميدوارم همان طور كه قبلاً در مورد آن صحبت كرديم, همان گونه باشد كه قبلاً در مورد آن صحبت كرديم, همانطور كه در مورد " مديكر براي همه " صحبت كرديم, چيزي كه در مورد آن نوع كالاهاي عمومي واقعاً مهم است. شيطان واقعاً در جزئيات است. اين موضوع واقعاً اهميت دارد كه شما در سخنراني them.Rela در مورد بيمه مراقبتهاي پزشكي براي همه با عبدل آل سيد, چه خوب هستيد? سيستم متروي شهر نيويورك از يك مرحله واقعاً بد عبور كردهاست كه در آن it's آهستهتر شدهاست. بيش از پيش درهم شكسته بود. ممكن است شما در اين باره مطالبي بخوانيد, چون بسياري از روزنامه نگاران در نيويورك كار ميكنند كه به نوعي شيفته آن بوده و در مورد آن بسيار مينويسند. اما چيزي كه ما ديدهايم اين است كه اين سيستم باور نكردني شروع به تجزيه و تحليل ميكند, اين ها درسهاي بسيار مهمي هستند, به طور گسترده عملي در مورد اينكه چگونه يك سيستم بهداشتي ممكن است خراب شود, چطور يك دانشگاه, يك سيستم دانشگاهي عمومي ممكن است خراب شود, درست است? اينها همه نوع كالاهاي عمومي هستند كه توسط كارمندان دولت, توسط كارمندان دولت اداره ميشوند, توسط دولتهايي كه ميخواهيم كيفيت بالايي داشته باشيم. و
هنگامي كه كيفيت آنها شروع به پايين رفتن ميكند, شما بايد شروع به پرسيدن سوالات سخت در مورد آنچه كه بر حسب تصادف در مترو نيويورك اتفاقافتاده است شروع كنيد. اين كشور از طريق يك بحران آرام حركت كردهاست. و مهمان من امروز در مورد اين موضوع به اندازه كسي كه براي the واقعي كار نميكند, ميداند كه اين آژانس است كه مترو را اداره ميكند. اسمش آرون گوردون است. گزارشگر حمل و نقل نيويورك كه, همانطور كه در اين مكالمه ميشنويد, راه خود را در اين باره باز كرد. او در مورد چيزهاي ديگر گزارش ميدهد و اين خبرنامه با نام " مشكلات سيگنال " را دارد كه بهترين خلاصه اخبار مترو است كه ميتوانيد آن را بخوانيد. و پيش از رفتن به آ رون يك چيز ديگر هم ميگويم. ما اين مساله را قبل از اين كه اين اتفاق بزرگ در نيويورك رخ داد ثبت كرديم, كه بايد با بسته شدن يك خط به نام L, كه فرماندار آن را معكوس كرده بود, انجام شود. و اكنون آنها قصد بستن آن را ندارند. به هر حال, يك خبر بسيار بزرگ در دنياي of زيرزميني وجود دارد. يك خبر بزرگ در بروكلين شمالي و در نيويورك. اين موضوع واقعاً براي هر كس ديگري اهميت دارد. من فقط ميخواهم بگويم كه بعد از مكالمه چه اتفاقي افتاد. آرون و من در برخي روشها بعد از مكالمه خوب پيش رفتند, چون اگر اين اتفاق قبل از مكالمه رخ داده بود, من و آرون خيلي وقت را صرف صحبت در مورد سيستمي ميكرديم كه عملكرد خوبي داشته باشد, سيستمهايي كه ما ميخواهيم در آينده بسازيم, خصوصاً در عصر تغيير آب و هوا. و بنابراين درك اين مساله براي سيستم متروي شهر نيويورك بسيار مهم است, به نظر من, درك اين مساله بسيار مهم است كه چطور از سيستمهايي استفاده كنيم كه از تجزيه و تحليل به ظاهر شما جلوگيري ميكند, و در حدود ۳۵ سال از شما بزرگتر است. و من از عصر اينترنت آمدهام كه در آن زمان وبلاگ است. مي دونم.
اگر با آن دوران آشنا هستيد. مسافران در 16 اكتبر در يك مترو شلوغ مركز شهر نيويورك سوار مي شوند, 2018.Robert Nickelsberg / Getty Images fileAARON GORDON: من با دوره وبلاگ بسيار آشنا هستم. CHRIS HAYES: از آنجا كه چيزي كه در مورد دوره وبلاگ جالب بود اين است كه مردم تازه شروع به نوشتن يك چيز مي كنند. و آنها هيچ اعتبار خاصي براي فانتزي نداشتند. آنها هيچ وابستگي نهادي نداشتند. اما آنها واقعاً باهوش و آگاه بودند. و شما فقط مي توانيد اين شخص را كشف كنيد. و اين يك اكوسيستم شگفت انگيز بود كه اساساً از بين رفته است. اما اين نوع احساس من در مورد "مشكلات سيگنال است."AARON GORDON: اين يك مقايسه جالب است. CHRIS HAYES: خوب ، فقط به اين دليل كه واقعاً خوب است و بسيار باهوش و بسيار آگاه است. من دوست داشتم ، "اين جهنم كيست اين شخص عزيزم?"شما كي هستيد?آرون گوردون: بله ، اين همان چيزي است كه MTA مي خواست بداند ، هنگامي كه من شروع به نوشتن در مورد آن كردم. CHRIS HAYES: من مطمئن هستم. آنها مانند بودند ، "اين خبرنامه چيست?"AARON GORDON: من تا 18 ماه پيش ، هنگامي كه از معاون اخراج شدم ، خبرنگار ورزشي بودم. ما يك تيم ورزشي كوچك در آنجا داشتيم ، حدود 12 نفر. و احساس مي كنم ، در يك مقطع ، افراد معاون به اطراف نگاه مي كردند و مي روند ، "چرا جهنم يك بخش ورزشي داريم?"و ، شما مي دانيد ، از شر ما خلاص شد. CHRIS HAYES: آنها به ويديو محور بودند. آرون گوردون: بله ، آنها قبلاً بودند ... آنها 10 سال پيش فيلم را محوري كردند ، اما مانند آنها بودند ، "ما بايد فيلم را سخت تر كنيم."بنابراين ، بله ، من اخراج شدم. و من در تلاش بودم تا بفهمم بعد چه بايد بكنم. من داستانهاي بازي يا چيزهاي مشابه آن را انجام نمي دادم. من هميشه به موضوعات مهم تري علاقه مند بودم - نه اينكه از ورزشكاران خارج از كشور بيزارم. اما من دوست داشتم درباره مسائل ضد دوپينگ پيرامون رسوايي روسيه تحقيق كنم. و قبل از آن ، مربوط به فساد و وقايع بزرگ بود. همانطور كه من المپيك ريو و چيزهاي ديگر را پوشش دادم. وقتي در ريو پايين آمدم ، داستاني را در مورد چگونگي ايجاد يك مسير جديد حمل و نقل سريع اتوبوس براي بازي ها انجام دادم. آنها فقط به خاطر آن محله ها را قطع كردند و گول ندادند
آنها بودند , چه خانههايي را جابجا ميكردند , يا چه كاري در محلات همسايه انجام ميدادند , چرا كه مجبور بودند يك لينك از اين بازيها بسازند . جايي كه پارك اصلي المپيك در آن قرار داشت . بنابراين آنها اساسا بايد يك مسير اتوبوس بسازند تا از آنجا به فرودگاه بروند . و بنابراين آنها هم چنين بودند , " خوب , ما بايد اين كار را انجام دهيم " و آنها مانند يك ميليارد دلار در اين مسير يا هايز S هستند : در مسير ? AARON GORDON : در مسير حمل و نقل سريع اتوبوس . اين مسير مانند يك مسير 25 مايلي بود . پول زيادي بود . اما در عين حال , من آن اتوبوس را برداشتم و گفتم : " اين اتوبوس فوقالعاده است " و من مثل " CHRIS هايز " ( way.AARO هايز ) بودم : " بله , من اين داستان را در مورد آن انجام دادم . اما بعد از آن كه به ديدن اين منطقه رفتم , و رفتم تا با مردي كه آنجا زندگي ميكرد صحبت كنم . و در پايان , او گفت : " بسيار خوب , I'm قصد دارد شما را از ايستگاه اتوبوس حذف كند " و من گفتم : " اوه , من ميتوانم آنجا راه بروم . به من نگاه ميكند و ميگويد : " شما در آنجا قدم ميزنيد " و ميگويد : " شما در آنجا قدم ميزنيد , بنابراين مرا رها ميكند . و من هم مثل " اوه , از شما بابت اين سفر متشكرم " , سپس گفت : " نه , نه , I'm تو را به ايستگاه اتوبوس ميبرم , " " بسيار خوب , خوب است " . او ميگويد : " بسيار متاسفم . اتوبوس چهار دقيقه ديگر هم آمد و من گفتم : " بسيار خوب . من ميتوانم صبر كنم ." و بنابراين اتوبوس آمد . و به اين ترتيب , مانند يك ايستگاه مدرن , مانند يك قطار سريعالسير به نظر ميرسد , زيرا حمل
عظيم … منظورم اين است كه همه چيز بخشي از آن طرح فساد عظيم بود. اما المپيك و اين مسيرهاي بي آر تي اين بود كه اين شركتهاي اتوبوس بخش بسيار زيادي از اين فساد بودند. هايز N: بله، بله، بله، بله، yeah.CHRI اس. هايز: شما شبيه يك آدم فوقالعاده ترانزيتي هستيد كه افراد زيادي هستند. من آنها را دوست دارم. ولي مي دوني، گه گاهي ميرم. پس اين خطوط انتقال سريع اتوبوسها، اين بخش از چيزي است كه شما به آن علاقه داريد؟ AARON GORDON: خوب، بله. پس اين سال ۲۰۱۶ بود. من هنوز در ورزش شغلي داشتم. و بعد وقتي از آن سفر دور شدم، فكر كردم، ميدانيد، از آن سفر و سفرهاي بينالمللي ديگري كه براي گزارش دادن انجام داده بودم و فقط براي لذت بردن به اين كه چقدر نيويورك و آمريكا به طور كلي پشت سر چيزهاي ترانزيت نبوده ام، بلكه حداقل براي حفظ بهترين تجارب در سراسر دنيا، مرا آزار ميداد. من نميگويم كه در حال ساخت خطوط متروي جديد نيستيم، اگرچه اين يك مشكل است. اما ما به سيستم اتوبوس اجازه ميدهيم كه به طور كامل به خاطر هيچ دليلي، غير از ركود سياسي، به طور كامل خراب شود. و همه اين چيزها كمكم شروع به اذيت كردن من كردند. و بنابراين، بله، وقتي من اساسا به دنبال يك ضرب و شتم جديد بودم، ميگفتم، " چه كوفتيه؟ بنابراين من اين كار را خواهم كرد " كريس هايز: شما تازه شروع به نوشتن در مورد حمل و نقل عمومي در شهر نيويورك كردهايد؟ AARON GORDON: خيلي زياد. بنابراين من به طور اتفاقي با سردبير "صداي دهكده" آشنا شدم، كه من واقعا ميتوانم شركتهاي رسانهاي را انتخاب كنم كه در هايز work: آ ره، من بسيار دوست دارم. پس اگر شما در فروشگاه "iffy place.CHRI S" هستيد، من را استخدام نكنيد. اما صداي دهكده فقط گزارشگر ترانزيت خود را از دست ندهيد، كه به سان ديگو نقلمكان كردهاند، كه اكنون من درك ميكنم كه زماني كه براي مدت طولاني در مترو گزارش دهي يك پيشنهاد بسيار جذاب هستم. ولي هه، هه، هه، هه، هه، هه
حركت كرده بود. بنابراين آنها به دنبال يك خبرنگار جديد مترو ميگشتند. و من داشتم ميگفتم، " آيا ميتوانم چند چيز بنويسم؟ و آنها مثل اين بودند كه "مطمئنا" يك چيز به ديگري منجر شد، من هنوز در هايز هستم. هايز: هايز: بله، من درگير اين موضوع هستم. خبرنامه شما فوقالعاده است. من خيلي چيزها را از آن ياد گرفتهام. من شيفته آن هستم، چون هر روز قطار ميگيرم. و اين فقط … من يك فرد ديوانه در اطراف بيصبري هستم، و وقتي قطار حركت نميكند، واقعا ديوانهام ميكند. و اين اواخر خيلي بد شد. و اين من را به قدري سفيد و ناتوان ميكند كه با ان ن GORDON: هايز S: اين بهترين ظاهر من نيست. در بهترين حالت من نيست، مثل، در حال stewing روي قطاري كه متوقفشده، و بعد مجبور ميشوم از tweet كردن به سمت فرماندار خودداري كنم. گاهي اوقات من اين كار را ميكنم و گاهي اوقات اين كار را ميكنم. درست مثل يك نفر اول است. پس اين حقيقت وجود دارد كه من فكر ميكنم حمل و نقل عمومي واقعا … يك روش مركزي است كه تابع شهر نيويورك را ميسازد و باعث ميشود محيطهاي شهري عملكرد بهتري داشته باشند. براي اينكه آنها در مقياسي كه ما ميخواهيم كار كنند، شما بايد حمل و نقل عمومي، هم به عنوان يك موضوع حقوق صاحبان سهام داشته باشيد، به طوري كه مردم آزادانه حركت كنند، حتي اگر نتوانند اتومبيلي را بخرند كه افراد زيادي هستند. و همچنين انتشار گازها، حق، ساخت شهرها در مقياسي است كه ما ميخواهيم آنها در محيطي جديد كار كنند كه در آن زمان در سطح سوم of انتزاعي قرار خواهيم گرفت. مثل اين است كه اين نوعي از مردم مركزي است، يك جامعه جهاني عمومي از اين نوع كه ديدگاه آرماني من از يك جامعه عادلانه بيشتر از آن خواهد بود. اما اين حقيقت كه ما اينجا هستيم، هم عشق و هم نفرت دارم، چرا كه اين قدر اين قدر پيچيده است، باعث ميشود بخواهم به سختي فكر كنم كه چطور آن را عالي كنم، چون فكر ميكنم در مورد مراقبتهاي پزشكي براي همه سيستم يا باند عمومي كه شبيه مترو بود فكر ميكنم. و در يك سطح كه عالي و بهتر از بهبود وضع موجود خواهد بود، اما همينطور است: بله، و من فكر ميكنم
مردمنيويوركچهاحساسيدارندوقتيكهآنهامترورا ميگيرند…خيليراحتميشودآنرابهتركرد.واينچيزياستكهوقتيباافراديصحبتميكنمكهشايدسيستمرابهخوبيديگراننميشناسند,منخيليچيزها را تجربهميكنم, چوندرستمثلايناستكهمكانآنهادرزندگيبراي دانستنهمه چيزدرمترونيست,كاملاخوباست .امادرستمثلايناستكه, "اوه,چرادرپشتاينيكيقطاريوجودندارد?"يا,ميدانيد,"ساعتهايشمارش معكوسخوبكارنميكنند?"وهمهاينچيزهايكوچكمثلthat.Youميدانند,تصوريكسيستمحملونقلعموميبسيارآساناستكهواقعاخوبعمل ميكند.ويكيازچيزهاييكهمترونيويوركرابه طورخاصناراحتكنندهميسازداين استكهطراحينشدهاستكهيكسيستمباشد.بنابراينموانعزياديدر20و30سالگذشتهوجوددارد.فراموششكن.در30سالاولآنهاآن رابه عنوانسهسيستمجداگانهتشكيلدادندكهبعدازآنادغامشدند.هايز"هايز":اينسهسيستمجداگانههستندكهتوسطشركتخصوصيبهعنوانبخشخصوصيlines.AARONساختهشدهاند:كداميك رايجبود.اينتقريباهمان ميزانحملونقلعموميدراوايلقرنبيستماست.اما,بله,هايزprivateخصوصي:اينشركتهايخصوصيآنها راميسازندوسپسآنهادراطرافجنگجهانيدومدرستشدهاند,درستاست ?آنهاعموميشدند,منthink.AAROنGORDON:بله,LaGuardiaبودكهآنها رابه زيرشهراوردهبود .هايز"هايز":بنابرايندرطيدهه30," لاگارديا" برايتبديلشدنبهمردم, آنهارابه داخلشهرميآورد.ازنظرحوزهسيستم,درستاست ,آنيكيازسيستمهايبزرگدرجهاناست,امانهبهترين.واينبزرگترينچيزنيست,درستاست ?سيستمهايبزرگترديگرينسبتبهمترويشهرنيويوركدرنظرگرفتهشدهاند:بله,منظورمايناستكهاندازهاندازهشمابستگيدارد.اماازنظرتعدادايستگاهها,اين ايستگاهبيشترينايستگاههارا درهرسيستمحمل و نقليامترودرمترودارد.احتمالاحتيوقتيبهmetrosاشارهميكنم,احتمالابهمتروخواهمگفت.اما,بله,اينبيشترايستگاههاهستند, امابهترينمسير راندارند.وفقطاينيكي-كريسhaye
س: اما اين بزرگترين موردي است كه 24 ساعت طول مي كشد ، كه مهم است. آرون گوردون: بله ، خوب ، اكثر آنها 24 ساعت كار نمي كنند. CHRIS HAYES: بله ، اين يك چيز نادر است. آرون گوردون: بله. CHRIS HAYES: اين يك چيز جالب در مورد مترو. آرون گوردون: بله ، اين يك چيز بسيار جالب است. در مترو هميشه يك تجربه است. اين AARON GORDON است: بزرگترين نمايش روي زمين. CHRIS HAYES: شما مي خواهيد برخي از چيزها را ياد بگيريد. آرون گوردون: قسم مي خورم, هر نيويوركر كمي مهم نيست كه چند ساله باشد. CHRIS HAYES: درست است. آرون گوردون: شما مي توانيد 70 سال سن داشته باشيد و رشد زيادي در مترو در 3 بعد از ظهر انجام دهيد. CHRIS HAYES: شما سوار مي شويد ماشين و شما مانند, "اوه, عالي, خالي است. اوه ، نه ، خيلي خالي است."اين بدترين است. بدترين حالت وقتي است كه شما مانند غلتك لذت هستيد و وقتي ماشين مترو را مي بينيد كه فوق العاده خالي است ، ناراحت شويد و بعد متوجه شويد كه به يك دليل خالي است. آرون گوردون: همه مي آموزند كه اولين بار راه سخت است. و هيچ كس آن را براي بار دوم ياد نمي گيرد. CHRIS HAYES: بنابراين سيستم ، در دهه 1970 يا 1980 ، هنگامي كه شهر ورشكسته شد ، سيستم واقعاً بد شد ، بنابراين مانند نقطه پايين نماد مترو است. بنابراين آمار به موقع وحشتناك بود. همه وقت شكسته شده بود ، ضرب و شتم كرايه اي كه از چرخ هاي چرخشي پرش مي كرد ، رنگ اسپري به صورت نمادين در تمام متروها قرار داشت. پدرم به خانه مي آمد ... من اين را به عنوان روز روشن به ياد مي آورم. من مثل چهار يا پنج ساله بودم. ما در برانكس زندگي مي كرديم. او در يك دفتر براي غيرانتفاعي مسكن در وال استريت كار كرد و 4 خط را تا نوروود برد. آرون گوردون: اوه گه. كريس هايس: و او به در مي آمد ، اين را به ياد مي آورم ... او دقيقاً مثل اينكه به نظر مي رسيد كسي يك سطل آب را روي او ريخته است ، وارد درب مي شود زيرا تهويه مطبوع در مترو بود و به همين ترتيب در يك روز تابستان درب باز مي شود و او مانند موهاي خيس مانند او ايستاده است. او بيرون آمد,دوش, پيراهن مانند ساعت و 20 دقيقه اي كه مي خواست در قطار تهويه مطبوع بنشيند ، به او بالغ مي شد. مثل اين بود
و بعد چه اتفاقي افتاد كه آن را بهتر كرد ? AARON GORDON : بخشي از آنچه اتفاق افتاد اين بود كه شهر اندكي بهتر شد , مانند بسياري از آنچه در شهر رخ داد , مورد توجه قرار گرفت . جرم در مترو اغلب از طريق پليس واقعا هوشمند به كار گرفته شد و نه حتي … من ميخواهم بگويم كه بسياري از جنايات انجامشده توسط افراد مشابه در سراسر سيستم انجام شدهاست و اگر آنها فقط به يك روش هوشمندانه اي كه در آن افراد مرتكب جرم شدهاند را دستگير كنند , آنها ميتوانند به طور قابلتوجهي جرائم را دستگير كنند و سپس خود سيستم را تعمير كنند كه واقعا بحراني براي تعمير و نگهداري است . اتومبيلها بسيار كهنه بودند . آنها حدود 8000 مايل را زير پا ميگذاشتند , كه براي مقايسه آن با بحران today's , ماشينها در حدود 117,000 مايل عقبنشيني ميكنند . 34 مجروح در مترو نيويورك , مقامات SayJune 27 , 201701 : 03 CHRIS : Wow.AARO ن HAYES : 20 derailments در سال 1983 وجود دارد . يك انحراف كوچك در يك حياط در سال جاري وجود داشت , بنابراين مانند 20 يك انحراف مطلق است … مثل اينكه قرار نيست هيچ يك از اين ها را داشته باشيد . هايز - هايز بخش اصلي خط راهآهن : در سريال " شما يك شغل داشتيد : آ ره , مثل - هايز : قطار را روي جاده rails.AARO N نگه داريد : بله , قطار را روي ريل قرار دهيد . اين اتفاق 20 بار در يكي از هايز S
او رهبران تجاري را كنار هم جمع كرد … اين زماني بود كه نيويورك مركز بسيار برجستهاي داشت و بر خلاف دفتر مركزي در نيويورك، مدير اجرايي و روساي ادارات تجاري كه سياستمداران را سازماندهي كرده و سپس آنچه را كه برنامه سرمايه ناميده ميشد ايجاد كردند. اين برنامه پنج ساله بود كه در وهله اول توسط دولت نيويورك انجام شد تا اساسا با يك ليست ايجاد شود. اينها چيزهايي هستند كه ما ميخواهيم ثبت كنيم، در اينجا تمام چيزهايي كه ميخواهيم طي پنج سال آينده يا هر چيز ديگر خريداري كنيم. اول اينكه، من فكر ميكنم ۵ ميليارد دلار، كه پس از آن مقدار زيادي پول براي هايز subway.CHRI: Yeah.AARO ن GORDON: و اين راه طولاني براي تعمير آن بود چرا كه آنها در واقع براي شروع تعمير و تعمير آن پول دريافت كردند. ميدانيد، آنها كارهاي كوچك زيادي هم انجام دادند، مثل برنامه نگهداري و تمام چيزهاي خستهكننده، اما كار كردند. تا ۱۹. من ميگويم اواخر دهه ۹۰ و اينكه چقدر طول ميكشد تا سيستمي را بازسازي كنيم كه به اندازه كافي تقلا ميكند. مدت زيادي طول كشيد اما در اواخر دهه ۹۰ مترو خيلي كارهاي زيادي انجام داد. اين يكي از اولين چيزهايي بود كه در هايز S: Right.AARO ان ان: مثل يك نماد براي بقيه اهالي نيويورك بود. ميدانيد، ما در حال تميز كردن ديوار نوشتهها هستيم و ميخواهيم the را هم متوقف كنيم. بسيار خوب. پس يك مشت سرمايهگذاري سرمايه وجود دارد كه ۵ ميليارد دلار روي ميدهد، اين است كه يك خوشه جديد مانند يك نرمافزار كامپيوتري با fancier و غيره دريافت كنيد.
- اي آر ? اين يعني چي ? AARON GORDON : پاسخ بسيار متفاوتي در دهه 80 نسبت به امروز دارد . در دهه 80 , ماشينها , اتومبيلهاي واقعي مترو , يك مشكل بزرگ بودند . هايز Broken : آره , بله , بله , yeah.CHRI اس . هايز : It's مثل ماشينهاي جديد . the ن GORDON را تصحيح كن : خب , و اونجا بود … چيزهاي زيادي مثل چيزهاي بسيار اساسي وجود داشت . امروز , برنامه سرمايه , آخرين مورد 30 ميليارد دلار بود . من دقيقا ميدانم كه چطور آن را براي تورم بالاي سرم تنظيم ميكند , اما بيش از 5 ميليارد دلار امروز خواهد بود . در حال حاضر برنامه سرمايه تمايل زيادي به فنآوري دارد , كه خوب است و به دلايلي واضح ضروري است , اما مشكلات مترو در حال حاضر زياد در مورد خودروهاي شكسته و ريلها نبوده است . اگرچه آنچه كه MTA در ابتدا سعي در بيان آن كرده بود , اما فكر ميكنم انعكاس اين مساله كاملا روشن است كه مشكل را حل و فصل ميكند . حالا كه شما در آيووا سيتي , آيووا رانندگي ميكنيد و به job گوش ميدهيد , چون اگر شما الان در آيووا سيتي , آيووا رانندگي ميكنيد و به WITHpod گوش ميدهيد , فكر ميكنيد كه اين كار با من چه ارتباطي دارد . مشكل اداري كه چهرههاي MTA با آن مواجه هستند تفاوت چنداني با آنچه كه مركز خدمات مديكر و مديكيد يا خدمات بهداشت ملي در بريتانيا دارد , نيست , كه مانند پزشكي كاملا اجتماعي يا اداره برنامه هستهاي nation's در
اين موضوع به اين دليل است كه همه اهالي نيويورك ميتوانند در مورد آن اتفاقنظر داشته باشند يا نه اينكه به طور نااميدانه نياز به اين كار داشته باشند , چه به طور نااميدانه نياز به آن داشته باشند يا نباشند , مثل هيچ چيز در شهر نيويورك work.AARO ن GORDON : هميشه اين كار را انجام دهيد : هميشه نسبت به سيستم گردش خون مقايسه ميشود . سياستمداران هميشه , " خون زندگي " و " سامانتا هايز " : از شما به خاطر آويزان كردن يك فانوس به استفاده از يك ضربالمثل معروف به نام " No هايز " ( , هايز : No مانند دستگاه گردش خون ) تشكر ميكنيم . شما مثل همه single مثل سيستم گردش خون ميگويد . يكي از the چيزهايي است كه ميتوانيد بگوييد اما continue.AARO ن GORDON : اما مانند سيستم گردش خون است . يكي از آن عبارات مبتذل را تكرار ميكند كه همه آن را تكرار ميكنند چون it's خيلي واضح است . بنابراين شما به نوعي از صحبتهاي سياسي اي كه اغلب صحبتهاي ما را به ستوه ميآورد , در حال حاضر در مورد اينكه آيا چيزي بايد رخ دهد , چه چيزي بايد تامين شود يا خير , بايد فراهم شود . اين بخش از مكالمه leapfrogged ميشود و به جاي آن به سوال در مورد اينكه چه شكلي به نظر ميرسد و راههايي كه در آن بحث و گفتگو قطع ميشود و يا نه سيستمها اما بوروكراسي , چه به نظر ميرسد كه مانند مراقبتهاي بهداشتي يا ساير زيرساختها در جاي ديگر كشور باشد , همه چيز به پايان ميرسد , اگر اين كار را درست انجام دهيم , پس چگونه اين كار را انجام دهيم ? (
هنر براي به دست آوردن اين همه بد, چون آنچه در نيويورك اتفاقافتاده است, و اين هم جالب است چون فكر ميكنم اين اتفاق در بسياري از موقعيتها اتفاق ميافتد. شما مدارك روايي داريد, افراد مثل " آيا من ديوانه ميشوم يا مترو را مي مكد? چه اتفاقي در حال رخ دادن است? آيا من تصميم خود را از دست ميدهم و يا آيا در اين هفته در سه مترو توقف كردهام? " در ابتدا, MTA مثل اين بود كه شما ذهن خود را از دست ميدهيد, درست است? هايز: هايز: هايز اول, آنها به اين توضيح رسيدند كه چرا تاخيرها در حدود هشت سال پيش به شدت افزايش يافتند. آنها شبيه اين بودند كه, " اوه, به خاطر برنامه مكمل " و همه آنها مثل " خوب, برنامه مكمل what's " بودند? " آنها دوست داشتند " خوب, هنگامي كه كار برنامهريزي كرديم, بايد برنامههاي متروي جديد را صادر كنيم, چون اگر به اين قسمت از مسير دسترسي نداشته باشيم, بايد برنامههاي جديدي انجام دهيم ". آنها دقيقاً مثل اين بودند كه ما كارهاي بيشتري را براي هايز S انجام ميدهيم: آنها دوست دارند. " AARON GORDON ميگويد: " به دليل اينكه ما همهكارهاي برنامهريزيشده را انجام ميدهيم, ميبينيم كه چرا تاخير داري ". اما بعد مردم به عقب رانده شدند و گفتند: " خوب اين كار منطقي به نظر ميرسد چون در زمان انجام هيچ كار برنامهريزيشده, چندين تاخير وجود دارد " آنها گفتند: " شما درست ميگوييد ". ما قصد داريم برنامههاي مكمل blaming را متوقف كنيم. مي دوني چيه? ازدحام بيش از حد. افراد زيادي وجود دارند … آيا تا به حال در طي يك ساعت شلوغي به آسياي ميانه رفته بوديد? مثل اين كه تا ابد طول ميكشد تا مردم سوار قطار شوند و بعد بروند … و بعد يك تاخير. " كريس هايز " (Chris هايز): پس اين مرحله مانند مرحله دوم بود. ابتدا اين طور بود: " ما كارهاي زيادي براي به تاخير انداختن چيزها انجام ميدهيم " و فاز دوم مثل اين بود كه: " fault را مسدود كن, دوچرخه سواران, چون تو r.
سواري هم ... اساساً خيلي از شما وجود دارد. مثل سيستم بيش از ظرفيت بود."قطار مترو بسته بندي شده در شهر نيويورك در تاريخ 1 آوريل 2016. آنديا / UIG از طريق پرونده Getty ImagesAARON GORDON: درست است و بسياري از مردم آن را خريداري كردند. بسياري از مردم به آن اعتقاد داشتند. CHRIS HAYES: نيويورك تايمز مقاله اي را بر اساس اين فرضيه اجرا كرد. آرون گوردون: آنها اين كار را كردند. در مورد ازدحام بيش از حد مشكل وجود دارد. يكي اين است كه آيا تا به حال شنيده ايد كه يك تاجر شكايت دارد كه مشتري زيادي دارد? من و شما نمي دانيد ، دقيقاً مانند يك سطح اساسي اساسي ، اكنون آنها شكايت مي كنند كه فرار از بين رفته است و آنها بايد اين مسئله را به وضوح اصلاح كنند ... شما يا مشتري هاي زيادي داريد يا خيلي كم هيچ چيز Goldilocks وجود ندارد. CHRIS HAYES: بله, Goldilocks, فرني كاملاً گرم شده. آرون گوردون: اما مشكل اساسي ديگر اين است كه اگر شما قطارها را اجرا نمي كنيد و قبلاً نيز بوده ايد و به نظر مي رسد ، اين بهانه واقعاً آب ندارد, اين دقيقاً همان چيزي است كه اتفاق افتاده است. من فكر مي كنم افشاگري بزرگ ، حداقل براي من گزارش در مورد اين موضوع ، اين بوده است كه از نظر عملياتي مترو فقط كندتر از گذشته عمل مي كند و اين يك تصادف نيست. اين يك تصميم هدفمند بود كه اداره حمل و نقل شهر نيويورك در دهه 1990 به آن اتخاذ كرد ... همانطور كه آنها به معناي واقعي كلمه در آنجا نشسته اند و گفتند كه براي ايمني بايد قطارها را كند كنيم. در دهه 1990 هسته حقيقت وجود داشت زيرا حوادث و تصادفات زياد رخ داده است. برجسته ترين ، ميدان اتحاديه يك در سال 1991 و يك قطار J كه در سال 1995 قطار M را در پل ويليامزبرگ به پايان رساند. CHRIS HAYES: بله ، من آن را به ياد مي آورم. من در آن زمان در شهر زندگي مي كردم. آرون گوردون: واقعاً بد بود. كريس هايس: در مورد آن فكر كنيد. اين قطار است كه وقتي در يك پل قرار دارند به قطار ديگري مي رود. در حال حاضر يك احساس عجيب و غريب عجيب و غريب هنگام قطار در يك پل وجود دارد زيرا احساس مي كند قطارها نبايد روي اين پل حركت كنند. هميشه احساس مي كند كمي اشتباه است ، اما مانند تصور كنيد f
eeling بودن در آن قطار بر روي يك پل مانند مشرف بر خط افق و آب هنگامي كه شما - AARON GORDON: تنها يك نفر مرد و آن the بود. بعد از آن، تحقيقات هيات ايمني حمل و نقل ملي در اين تصادف انجام شد و آنها مشكلات زيادي يافتند. آنها دريافتند كه قطار ترمز را متوقف ميكند، شما ميدانيد كه وقتي ترمز اورژانسي بكار گرفته شد، بايد فاصله ترمز مناسب داشته باشد. طبق اين روش، NTSB گزارش داد كه مشكل اصلي اين تصادف اين بود كه motorman احتمالاً به خواب رفت و بعد از سقوط ميدان اتحاديه ۱۹۹۱، motorman مست بود. در اينجا دو تصادف وجود دارد كه در آنها مشكلات مربوط به خطاي انساني وجود دارد، اما اگر ما فرصت كافي براي تغيير سيستم ترمز در همه اين تاكسيها را داشته باشيم، ما بايد اين مساله را به عنوان غير حرفهاي تغيير دهيم. هايز: هايز: In قصد دارد در صورت عدم موفقيت اين مشكل را حل كند: بسيار خوب، خوب است. اگر در يك جاده هستيد، ميدانيد كه چراغهاي راهنمايي وجود دارد و مترو نيز چراغهاي راهنمايي دارد، اما در مترو نيويورك، چراغهاي راهنمايي به طور متفاوت كار ميكنند. به جاي اين كه به شما بگويم چه موقع بايد برويد، آنها به شما ميگويند كه آيا در جلوي شما قطاري در جلوي شما هست يا نه؟ CHRIS هايز: Okay.AARO ان ان: پس آنها فقط به شما يك چراغسبز نشان ميدهند اگر هيچ ماشيني در بلوك مقابل هايز S: Okay.AARO ن GORDON: اما آنها اين كار را براي ايمني بيشتر انجام ميدهند تا مطمئن شويد كه قطار به سرعت ترمز ميكند و به اين معني است كه سيستم سيگنال چه ميكند
زمان از نوع … نوع پالسي از قطارهايي است كه از سيستم عبور ميكنند و از فاصله معيني بين فرستنده - گوردون اطمينان حاصل ميكنند, به طوري كه وقتي راننده از يك نقطه به نقطه بعدي ميرود, يك عنصر سرعت اضافه ميكند, و اگر بداند كه شما خيلي سريع ميرويد, به طور اتوماتيك ترمز اضطراري را اعمال ميكند, و اين توقف خطاي انساني است. روي سطحي كه به نظر ايده خوبي ميآيد, خيلي از اينها را نصب كردهاند. چيزي كه آنها هرگز در نظر نگرفته بودند, ايجاد برنامهاي براي اطمينان از اين بود كه اين تايمرها كار را در دهه ۹۰ انجام ميدادند, آنها شروع به نصب و سپس نصب آنها كردند. يك مسير كاملاً امن وجود دارد كه در آن ميتوانيد از قبل ببينيد, هيچ گريد وجود ندارد, اما بيشتر به آن نقطه, آنها آنها را حفظ نميكنند تا مطمئن شوند كه يك محدوديت سرعت در جاده وجود دارد. ۹۰ مايل در ساعت است, و دوربين سرعتي دارد كه به درستي كار ميكند و در حال حاضر يك عنصر ديگر در بالاي اين مساله وجود دارد. اين خيلي ساده است اما بيشتر يا كمتر از سه ضربه به شما ميزند.
معاملهرا شروع كنيد.اگرشما يكسيگنالسهبارسفركنيد,آنهاميخواهندشماراازشغلخارجكنند.اگركلحرفهشمادرحالحركتبر روياينسيگنالهانيست,قصدداريدمطمئنشويدكهاينسيگنالهارا سفرنميكنيد.حالاشمايكسيگنالرازمانيكهيكباريايكباردر موردكسيميشنويدكهزمانييكسيگنالرا سفر ميكندوآنهابهشماسوگند يادميكنندكهبهاينمشكلچهواكنشينشانميدهيد?خوب,شماميخواهيدمطمئنشويدكه آهستهترميرويد,درستاست ?چونتنهاچيزي كه شماميدانيداين استكهيكدستهازتايمرهايسيگنالدرسيستمخوبكارنميكننداماشمانميدانيدكه كداميكازآنرابهعنوانيكسومراهخودبرايازدست دادنزندگيخودبهدستميآوريد?هايز:هايز:شمانميدانيدكه افرادبدكجاهستند.شمافقطميدانيدكهدوستانيداريدكهتوسطit.AAROنGORDONدرهمشكسته شدهاند:مطمئنا,وشايعاتپخشميشوند :Wow.AAROنHAYES:شايدآنهابدانندكه يكيازافرادشكستهكجاهستند,اماشايدآنهااينكار رابكنندوبنابرايندانشسازمانيزياديدرمترووجوددارد,درستاست ?درنيويوركترانزيتويكيازچيزهاييكه درآنتعدادزيادياز دانشسازمانيوجودداشت,جاييبودكه thoseسيگنالشكستهبودند.سپسهنگاميكهركوداقتصادي2008مورد اصابتقرار گرفت, كاهشهايزياديوجودداشتوبسياريازمردمدراوراقبازنشستگيخودقرار دادند.هايزtremendousميگويد:نهفقطدر ميانmotormenبلكهدرآنچهكهdispatchersناميدهميشودواعزاميكمهارتبسيارپيچيدهاست, زيرابسياريازآنهاهنوزتوسطفرديادارهميشوندكهواقعاسيستمراخوبميشناسد.آنهاسوييچهارا مديريتميكنندومطمئنميشوندكهقطاربهمسيرهايمناسبپايانمييابدوسوئيچهايtrackبه سرعتاجراميشود, بنابراينقطارهاميتوانندبه سرعتاز ميانسوييچهاحركت كنند.واقعارقصظريفوپيچيدهاياست.پسازايننوعكارهايمشابهبازنشستگياجباري, حجممعاملاتبزرگوعظيمبه وجود آمد,
مردم اساسا گفتند، "بله، لطفا مدارك بازنشستگي خود را بگذاريد" چون واضح است كه آنها بايد هزينهها را كاهش دهند. همه اين دانش سازماني از دست رفته و حالا شما دستهاي ابر، فوقالعاده محتاطانه، motormen داريد. آنها نميتوانند اين سيستم را اجرا كنند، همان طور كه براي مثال نهايي از اين، در طول سري جهاني ۲۰۰۰، سري subway، درست است؟ بين يانكيها و the بود. ورزشگاه Shea در خط ۷ قرار دارد. بسياري از مردم براي رسيدن به استاديوم Shea، از مترو استفاده ميكنند. آنها خدمات خود را كمي بيشتر كردند اما نه زياد و آنها توانستند در حدود ۳۳ قطار در هر ساعت در خط ۷ بدوند، كه بخش زيادي از هايز S: ۳۳ ساعت در ساعت است؟ AARON GORDON: ۳۳ يك ساعت، براي مدت كوتاهي در طول سريال game.CHRI S: بله، اما اين تنها ۶۰ دقيقه در ساعت براي كساني است كه در حال نزديك شدن به آن هستند چون آنها اين سيگنالها را خوب ميشناختند، چون آنها از طريق هايز S ميدانستند كه من اين را دوست دارم. هايز: هايز: مانند اين كه بهترين احساس را داشته باشد، مانند اين كه بهترين احساس را داشته باشد، مثل اين كه ما به بهترين افراد خود در اين كار نياز داريم تا اين قطارها را در طول subway ن GORDON هدايت كنيم: منظورم اين بود كه اين چيزي بود كه قبل از سيگنال دهي كامپيوتري بود، مانند قطار رانندگي واقعا يك مهارت بود. در مورد اين كه چطور اين ريل را ميشناختي، در مورد اين بود كه چقدر خوب اين تجهيزات را ميشناختي، اين در مورد اين بود كه چقدر احساس خوبي براي سرعت رفتن داشتيد، و ميدانيد، فقط تمام چيزهايي كه در هايز S: Right.AARO ن GORDON: آنها قادر به رسيدن به ۳۳ قطار در هر ساعت بودند. در حال حاضر اين خط ۷ به سيستم كامپيوتري ارتقا يافتهاست
سيگنالينگ. آنها اكنون در حال كار بر روي ليست هستند. آن را CBTC مي نامند. مثل اين است كه مبناي اين طرح براي تعمير مترو چيست و پس از فهميدن آنها مي توانند 29 قطار در ساعت را در 7 خط اجرا كنند. CHRIS HAYES: Wow.AARON GORDON: شما مي دانيد, اين كمي ساده سازي است زيرا آنها مي توانند اين كار را با خيال راحت تر و بسيار كارآمدتر از آنچه ممكن است براي آن دوره كوتاه در طول سري مترو انجام دهند, اما اين يك تصوير از چقدر از HAYES CHRIS است: چقدر انسان است. مانند اين كه سيستم قديمي يك سيستم انساني يا سيستمي بود كه جنبه هاي انساني و ماشين را با هم تركيب مي كرد و از بين رفتن دانش نهادي انساني خاص است, هنجارهاي رفتاري و همه چيز بخشي از آنچه سيستم را كند كرده است. آرون گوردون: بله, اما MTA, اين مانند نكته اي است كه فكر مي كنم واقعاً بايد آن را بيان كنم, اين بدترين ادغام شركت ها در تاريخ بشر است. MTA در سال 1968 براي ادغام اداره پل ها و تونل ها ايجاد شد, كه رابرت موسي معروف بود, و سيستم مترو شهر نيويورك, راه آهن لانگ آيلند, چه شد كه به راه آهن مترو شمالي تبديل شد — كه تا كانكتيكات و بالادست نيويورك ادامه دارد — و سيستم هاي مختلف اتوبوس. تمام ايده ادغام اين بود كه شما از پل ها و مازاد تونل ها براي پرداخت اين واقعيت استفاده مي كنيد كه مترو و اتوبوس هاي داخل شهر نمي توانند هزينه خود را بپردازند. اين يك برنامه خوب روي كاغذ بود و قرار بود MTA يك خود باشد. اقتدار پايدار, مثل خود پايدار, بدون درآمد مالياتي. سپس وقتي متروها در دهه 70 و 80 از هم پاشيدند ، فهميدند كه اين امكان پذير نيست. آنها به پول بيشتري احتياج داشتند و بنابراين تمام اين ماليات ها براي پرداخت مترو ايجاد شده اند. مشكل اين است كه MTA قرار است غير سياسي باشد, يك چيز غير سياسي, خود را اداره كند اما ناگهان آن را عمدتا با درآمد مالياتي تأمين مي كند و فكر مي كنم آنچه كه اكنون متوجه مي شويم اين است كه چقدر ناپايدار است. شما نمي توانيد هر دو بگوييد كه يك مقام مستقل است و آن را مانند نظارت يك مستقل مي دهد. ساختار w
hile همچنين در وهله اول با هايز بخش ماليات ميگويد: خوب, و به خصوص وقتي كه همه آنها اساساً توسط دولت اداره ميشوند. اما اين ميراث ديگري از ماندن در دهه ۶۰ ميلادي است هنگامي كه دولت از لحاظ مالي از لحاظ مالي از لحاظ مالي از لحاظ مالي سالمتر است چون ارزش مالياتي آنها پايين مي